ببین چیمیخوری

  • فلینظرالانسان الی طعامه
  • توجه به طعام از منظر قرآن

    « فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ » (۱)

    چکیدهاین آیه مبارکه از لزوم نظر کردن به طعام سخن به میان آورده است و بدون شک معنای ظاهری آیه همان غذاهای جسمانی است که در ادامه آیات این سوره به آن اشاره شده ولی غذای روح را نیز می توان از این آیه استفاده کرد.

    به عبارتی دیگر چون انسان ترکیبی است از روح و جسم همانگونه که جسم او نیاز به غذاهای مادی دارد روح او نیز محتاج به غذای روحانی است.

    به عبارتی دیگر این آیه از آیاتی است که دارای معنای عام است.

    کلید واژه‏ها: نگاه، نگاه ظاهری، حلال و حرام، مشروع و نامشروع، طعام روح

    در این نوشتار نگارنده به تعریف تأویل ، مفهوم نگاه کردن به طعام که در این آیه به آن اشاره شده ، منظور از انسان در آیه فوق ، منظور از طعام و در پایان رابطه منطقی این دو یعنی طعام جسمانی و روحانی از منظر مفسرین پرداخته است.

    تاویل چیست؟

    مفسران و دانشمندان علوم اسلامی در باب تعریف و معنی تاویل چهار معنی را ذکر می کنند که مورد بحث و سخن ما چهارمین نوع تعریف است و آن عبارت است از : انتزاع مفهوم عام و گسترده از آیه ای که در مورد خاصی نازل شده است . پیامبر(ص) در این مورد فرموده است:« إن للقرآن ظهراً و بطناً : قرآن دارای ظهر و رویه بیرونی و بطن ، معنای درونی است. و امام باقر (ع) در ادامه این فرمایش رسول گرامی اسلام(ص) بیان کرده که:« اگر آیه ای از قرآن درباره قومی نازل شد و سپس آن قوم هلاک شدند با هلاکت آنان آیه نیز خواهد مرد ولی قرآن همیشه زنده است و مفهوم آیات آن عام است ». خلاصه اینکه این معنای تاویل دامنه ای بس گسترده دارد و همین معناست که ضامن عمومیت قرآن است و موجب می شود قرآن شامل تمام زمانها و دورانها و جاوید باشد.(به نقل از تفسیر و مفسران آیت الله معرفت ج۱ص۲۴و۲۵ )

     

     

    بررسی آیه فوق که متضمن مفاهیم عام است

    انسان باید به غذاى خود بنگرد. که چگونه خداوند آن را آفریده است؟

    نزدیکترین اشیاء خارجى به انسان، غذاى او است که با یک دگرگونى جزء بافت وجود او مى‏شود، و اگر به او نرسد به زودى راه فنا را پیش مى‏گیرد، و به همین دلیل قرآن از میان تمام موجودات روى مواد غذایى آن هم موادى‏ که از طریق گیاهان و درختان، عائد انسان مى‏شود تکیه کرده است.(۲)

    منظور از لزوم نگاه کردن به طعام چیست؟

    روشن است که منظور از” نگاه کردن” تماشاى ظاهرى نیست، بلکه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است.(۳)

    نه فقط براى آن که بداند چگونه خدا آن را براى او فراوان آفریده، بلکه از مدرسه آفریدگان این را بیاموزد که چگونه از آن بهره برگیرد. مگر نه این است که همه این طبیعت مسخّر براى خوراک رساندن به تو است، آیا در این امر حکمت بالغه و قدرت قاهره خدایت را مشاهده نمى‏کنى، و آیا این همه بدان معنى نیست که در وراى این طبیعت تدبیر و تقدیر و حکمتى وجود دارد، و این که مقصود پروردگارت این است که تو را خوشبخت سازد و سپس به راهنماییت بپردازد و آن گاه آماده بهشتت کند؟!(۴)

  • آرى. و امام حسین علیه السلام در خطاب به پروردگارش راست گفت که: «کور باد آن چشمى که تو را مراقب و ناظر بر خودش نبیند، و زیانبار باد معامله بنده‏اى که سهمى از آن به دوستى تو اختصاص نیافته است». (۵)و اینکه بعضى احتمال داده‏اند مراد نگاه ظاهرى است، نگاهى که باعث تحریک غده‏هاى بزاقى دهن، مى‏شود، در نتیجه کمک به هضم غذا مى‏کند بسیار بعید به نظر مى‏رسد، منتها بعضى از دانشمندان غذاشناس که قرآن را تنها از زاویه محدود مسائل شخصى خود مى‏نگرند طبیعى است چنین پندارى درباره آیه فوق داشته باشند.

    ضمنا باید توجه داشت که دستور و فرمان نظر کردن در آیه عام است و نظر هم بمعنى اندیشه و تفکر و هم بمعنى نگاه و نگریستن است پس همچنانکه تفکر و تعقل کردن در طعام فائده اعتقادى دارد و با اندیشیدن در طرز تهیه غذا از فرو ریختن باران و شکافته شدن زمین میتوان حکمت و قدرت آفریدگار راى شناخت و معرفت اللّه حاصل نمود همچنین از این تدبر و تأمل میتوان فوائد اخلاقى و اجتماعى حاصل کرد یعنى باید به طعام نظر کرد که از راه حرام و ستم فراهم نشده باشد باید با اندیشیدن بطعام بفکر بیچارگان و مستمندان و محرومان بود، باید با نظر کردن در طعام ملتفت بود که ابر و باد و مه و خورشید و زمین و همه عوامل طبیعت در تهیه آن کار کرده‏اند پس سزاوار نیست انسان بیکاره و بى‏ثمر و غافل بوده سپاسگزارى خالق و منعم ننموده خدمتى بخلق خدا نکند و نیروئى راى که از غذا میگیرد نداند که در چه راه صرف نماید و نیز شامل میشود نگاه کردن و چشم دوختن بغذا را تا موئى- خاشاکى و چیز مضرى با آن نیامیخته باشد و اگر مهمان سر سفره هست بخصوص در خانه خودش بطعامش بنگرد و با نگاه کردن به دیگران آنها راى شرمنده و خود راى سبک نکند. و باز از لحاظ بهداشتى به طعامش بنگرد تا ترشحات معده بخوبى انجام شده مبتلى به سوء هاضمه نشود.(۶)

    بعضى نیز معتقدند که منظور از نگاه کردن به مواد غذایى این است که انسان هنگامى که بر سر سفره مى‏نشیند دقیقا بنگرد که آنها را از چه راهى تهیه کرده؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟ و به این ترتیب جنبه‏هاى اخلاقى و تشریعى را مورد توجه قرار دهد.

    معنای ظاهری آیه این است که انسان باید در غذای خود تأمّل کند و ببیند که طبیعت چگونه امکان به دست آوردن آن را فراهم ساخته و بی مقدمه و بی دلیل و خود به خود به وجود نیامده است. اگر انسان به دقت در غذای خویش بنگرد و در آن تأمل نماید مقدار فضل و عنایت و لطف و رحمت الهی را درخواهد یافت و هنگام تناول آن لذت خواهد برد و این همه عنایت خداوند را سپاس خواهد گفت. این معنای ظاهری آیه است ، ولی مرحوم کلینی به روایت زید شحام چنین نقل کرده است: از امام صادق (ع)پرسیدم : در این آیه مقصود از طعام چیست؟ حضرت فرمود:« منظور علمی است که انسان می آموزد باید دقت کند که این علم را از چه کسی دریافت می کند.(۷)

    در بعضى از روایات که از معصومین نقل شده نیز آمده است که منظور از” طعام” در اینجا” علم و دانشى” است که غذاى روح انسان است، باید بنگرد که آن را از چه کسى گرفته؟ از جمله از امام باقر( ع) نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود:” علمه الذى یاخذه عمن یاخذه”؟ (۸) نظیر همین معنى از امام صادق ع نیز نقل شده است .(۹)

    بدون شک معنى ظاهرى آیه همان غذاهاى جسمانى است ، ولى غذاى روح را نیز از طریق قیاس اولویت مى‏توان استفاده کرد، چرا که انسان ترکیبى است از روح و جسم، همانگونه که جسم‏او نیاز به غذاى مادى دارد، روح او نیز محتاج به غذاى روحانى است.

    و جایى که انسان باید در غذاى جسمانیش دقیق شود، و سرچشمه آن را که باران حیاتبخش است طبق آیات بعد بشناسد باید در غذاى روحانى خود نیز دقت بخرج دهد که از طریق باران وحى بر سر زمین قلب پاک پیامبر( ص) نازل مى‏گردد، و از آنجا در سینه‏هاى معصومین( ع) ذخیره مى‏شود و همچون چشمه‏هاى جوشانى در صفحه قلوب جارى مى‏گردد، و انواع میوه‏هاى لذتبخش ایمان و تقوا و فضائل اخلاقى را پرورش مى‏دهد.

    مرحوم فیض در تفسیر صافی می گوید: «همچنانکه آدمى روح و بدن دارد طعام نیز جسمانى و روحانى میباشد و همانطور که مأمور است به غذاى جسمش بنگرد تا ببیند که منشأش آبى است که از آسمان نازل میشود و زمین شکافته مى‏گردد لازم است بغذاى روحانیش نیز بیندیشد تا بداند که آن هم از آسمان از جانب خدا نازل میگردد، بدین طریق که باران وحى بر زمین نبوت و شجره رسالت و سر چشمه حکمت مى‏بارد تا از آنها حبوب حقایق و میوه‏هاى معارف بیرون آمده و ارواح آنانکه قابل تهذیب و تربیت هستند از آنها تغذیه مینمایند. پس اینکه امام باقر (ع) میفرماید باید آدمى بعلمش بنگرد که از چه کسى فرا میگیرد یعنى شایسته است دانش خود راى از اهل بیت نبوت بگیرد که مهابط وحى و سر چشمه‏هاى حکمت میباشند و علومشان از جانب پروردگار است چنین علومى است که صلاحیت دارد غذاى روح شود بر خلاف کسانیکه رابطه‏اى میان آنها و خداوند از حیث وحى و الهام نیست که دانش آنان یا حفظ اقوال مردمى است که در اقوالشان حجتى نیست یا ابزار جدالى است که دخالتى در حقانیت و رسیدن براه راست ندارد پس از خدا نیست بلکه چنین علمى از شیطان است و نمیتواند غذاى روح باشد».(۱۰)

    آرى انسان باید درست بنگرد که سرچشمه اصلى علم و دانش او که غذاى روحانى او است کجا است مبادا از سرچشمه آلوده‏اى تغذیه شود و روح و جان او را بیمار کند یا به هلاکت افکند.

    پس اگر به غذا با چنین دیدى نگاه کنى، از درجه بلعیدن خوراک با اشتهایى حیوانى به درجه بهره‏بردارى از آن با آسایش نفسانى و با سپاسگزارى و امتنان بالا مى‏روى، و در این هنگام تنها بدنت از خوراک تغذیه نمى‏کند، بلکه روح‏ و جانت نیز چنین مى‏کند. مگر سپاسگزارى و خرسندى خوراک نفس نیست؟ و اسلام آداب خوراک خوردن را به همین منظور معین کرده است، که پیش از دست دراز کردن به سفره مى‏گویى: «سپاس خدایى را که خوراک مى‏دهد و کسى به او خوراک نمى‏دهد، و در پناه خود مى‏گیرد و کسى او را در پناه نمى‏گیرد، و بى‏نیاز مى‏سازد و همگان به او نیاز دارند خدایا! تو را بر طعامى که روزى من کردى، و بى رنج و مشقتى به آسانى و عافیت آن را بهره من قرار دادى، سپاس مى‏گزارم»، و پس از پایان یافتن غذا مى‏گویى: «سپاس خداى را که به من خوراک عنایت کرد و سیرم ساخت، و آب نوشاند و سیرابم کرد، و به حفظ و حمایت من پرداخت شکر خداى را که مرا برکت داد و یمن بخشید، از آنچه که از او به آن دست یافتم و بر جاى گذاشتم خدایا! آن را گوارا و مایه سلامتى قرار ده، نه مایه بیمارى و درد، و مرا پس از آن چنان استوار بدار که به سپاسگویى تو برخیزم، و به فرمانبردارى از تو ادامه دهم، و به من روزى قطع ناشدنى عنایت فرما، و معیشتى پایدار نصیب ساز، و مرا زاهدى نیکوکار قرار ده، و آنچه را که در معاد به ملاقات آن مى‏شتابم شادیبخش و مسرت آمیز فرما، برحمتک یا ارحم الراحمین».(۱۱)

    هنگامى که شخص به خوراک نظرى ژرف بیندازد، این را مى‏شناسد که هر خوراکى شایسته براى خوردن در هر وقت نیست، پس ناگزیر باید میان سودمند و زیانمند، و خوب و بد، و حلال و حرام تمایز قایل شود، و آن را بخورد که براى وى نافع و حلال است، و به اندازه سودمندى براى بدنش از آن بخورد، و به همین سبب رسول خدا(ص)گفته است: «دلهاى خود را به زیادى خوراک و نوشابه نکشید، که قلبها همچون کشتى است که چون آب بیش از اندازه به آن برسد خواهد مرد».(۱۲)

    در حدیث از امام على- علیه السلام- آمده است که: «هر کس که‏ خوراک پاکیزه بخورد، و آن را خوب بجود، و در آن هنگام که هنوز اشتها دارد خوردن را ترک کند، و چون ضرورت به دستشویى رفتن پیش آید خود را از رفتن به آن باز ندارد، به بیمارى جز بیمارى مرگ مبتلا نخواهد شد».(۱۳)

    از امام صادق- علیه السلام- روایت شده است که گفت: «چون براى رسول اللَّه (ص) میوه نوبرانه‏اى مى‏آوردند، آن را مى‏بوسید و بر چشم مى‏نهاد و مى‏گفت: خدایا! آغاز آن را در عافیت بهره ما ساختى، پس پایان آن را نیز در عافیت به ما بنما».(۱۴)

    از رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- روایت است که گفت: «دمیدن و فوت کردن در خوراک برکت آن را از میان مى‏برد».(۱۵)

    دهها آداب دیگر براى طعام هست که اسلام و جز آن از آنها در کتابهاى فقهى سخن گفته است، و در صورتى که دین به طعام که خوراک بدن است این اندازه اهتمام ورزیده، پس چگونه است توجه آن به علم مگر آن غذاى فکر نیست، آیا شایسته است که آن را از هر منبع جستجو کنیم؟! هرگز … ناگزیر باید در آن بیندیشیم که از چه کس مى‏آموزیم، و مصادر معلوماتى که به آنها توجه مى‏کنیم کدام و چگونه است، چه بسیارى از آنها نادرست است و در وراى آنها جنایتکارانى قرار دارند که کارى جز گمراه کردن مردمان از راه راست ندارند. این گونه معلومات براى انسان از زهر کشنده مهلکتر است.(۱۶)

    منظور از انسان در آیه مورد بحث

    در اینکه منظور از” انسان” در اینجا چه کسى است؟ ناگفته پیدا است که همه انسانها را شامل مى‏شود، اعم از مؤمن و کافر، همه باید به این مواد غذایى و شگفتیها و اسرار نهفته در آنها بنگرند، تا افراد بى‏ایمان راه حق را پیدا کنند و افراد مؤمن بر ایمانشان افزوده شود.

    و به راستى هر یک از مواد غذایى: میوه‏ها، دانه‏هاى غذایى سبزیها، براى خود دنیاى شگفت‏انگیزى دارد که مدتها مى‏توان روى آن مطالعه کرد، و درسهایى از آن آموخت که در تمام عمر به ما روشنایى و بینش مى‏دهد. آرى دقت در غذاى جسم، و سپس در غذاى روح، هم از نظر محتوى و ساختمان، و هم از نظر طرق اکتساب، مى‏تواند آدمى را در مسیر معرفه اللَّه و تهذیب نفس و خودسازى پیش برد. انسان با نظر در طعام خود (که یکى از نعم بى شمار الهى است) سعه تدبیر ربوبى را مشاهده خواهد کرد. تدبیرى که عقلش را متحیر و مبهوت خواهد کرد، آن وقت خواهد فهمید که خداى تعالى چقدر نسبت به صلاح حال انسان و استقامت امر او عنایت دارد، آن هم چه عنایتى دقیق و محیط. (۱۷)

    آرى” آدمى باید در غذایش به دقت بنگرد” و چه پر معنى است همین یک جمله کوتاه.

     

    ۱- سوره عبس آیه۲۴

    ۲- سوره عبس آیات ۲۶ تا ۳۱ « ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا – فَأَنْبَتْنا فِیها حَبًّا – وَ عِنَباً وَ قَضْباً – وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلاً – وَ حَدائِقَ غُلْباً – وَ فاکِهَهً وَ أَبًّا»

    ۳- تفسیر نمونه ج۲۶ص۱۴۶

    ۴- تفسیر هدایت ج۱۷ص۳۳۵

    ۵- مفاتیح الجنان، دعاى عرفه

    ۶- تفسیر نوین پاصفحه ص۵۸

    ۷- تفسیر و مفسران ج۱ص۳۰

    ۸- تفسیر برهان جلد ۴ صفحه ۴۲۹

    ۹- همان

    ۱۰- تفسیر نوین پاصفحه ص۵۸

    ۱۱- مکارم الاخلاق ص ۱۴۲، نقل شده در مستدرک وسائل الشیعه ج ۳، ص ۹۳

    ۱۲- مکارم الاخلاق، ص ۱۵۰

    ۱۳- مکارم الاخلاق ، ص ۱۴۶

    ۱۴- مکارم الاخلاق ، ص ۱۴۶

    ۱۵- مکارم الاخلاق ، ص ۱۴۶

    ۱۶- تفسیر هدایت ج۱۷ص۳۳۷

    ۱۷- تفسیر المیزان

     

    نوشته:

    علیرضا احمدی